رمزگشایی از ۲۹ فقره سرقت کابل های برق در طرقبه شاندیز  ساخت دستگاه‌های تولید کمپوست برای استفاده خانگی انفجار مرگبار یک منزل مسکونی در قوچان + تصاویر (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) اعتراف تکان دهنده سازنده واکسن کووید آسترازنکا بعد از ۳ سال ۵۹ داروی جدید تحت پوشش بیمه قرار گرفت شتابزدگی و عجله؛ علت ۸۴ درصد از حوادث برقی خراسان رضوی زمان برگزاری مجدد نوبت اول کنکور ۱۴۰۳ برای داوطلبان سیل‌زده خراسان جنوبی اعلام شد معمای پرونده خونین برادرکشی در مشهد (۱۱ اردیبهشت) معافیت مشمولان ۳۵ساله و دارای ۲فرزند از قانون بودجه حذف شد+سند سارق انباری خانه‌ها دستگیر شد جویدن ناخن با کدام اختلالات سلامت روان ارتباط دارد؟ حمله با شمشیر در لندن یک کشته و چند زخمی بر جای گذاشت نجات ۳ نفر از درون حریق منزل مسکونی توسط آتش نشانان مشهدی (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) راه اندازی «تاکسی هوایی» بین گناباد-مشهد درگیری ۲ همکلاسی در شوش رنگ خون گرفت (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) دستگیری ۵ شرور و مخل نظم و امنیت در مشهد
سرخط خبرها

گذری بر تاریخ مهم‌ترین پایمردی‌های  خراسان | سرزمین سرو‌های ایستاده

  • کد خبر: ۹۴۴۷۰
  • ۱۳ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۲
گذری بر تاریخ مهم‌ترین پایمردی‌های  خراسان | سرزمین سرو‌های ایستاده
خراسان در جغرافیای بزرگ و تاریخی اش از آن دست مناطقی است که مردمش همیشه دربرابر عواملی که ظلم می‌خواندند، ایستادگی می‌کردند. یکی از قدیمی‌ترین اسناد آن، شاید کتیبه بیستون باشد؛ جایی که داریوش هخامنشی، خراسان را با نام «پارت»، یکی از ایالاتی می‌نامد که از او روی گرداند و شورید.

هادی دقیق | شهرآرانیوز؛ تقویم دو سال پیش در برگه این روزش، یادِ مردی را ثبت کرد که کنار نام مبارک شهیدش، کلمه‌ای جز مقاومت نمی‌توان نوشت؛ حاج قاسم سلیمانی نامدار‌ترین قهرمان این سال هاست بی‌گمان آخرینش نیست؛ همان طور که نخستینش نبوده است. تاریخ این مرز و بوم پر از نام‌های مبارکی است که ریشه در مقاومت دارند و در این میانه، خراسان ما نیز از این قاعده مستثنا نیست.

خراسان در جغرافیای بزرگ و تاریخی اش از آن دست مناطقی است که مردمش همیشه دربرابر عواملی که ظلم می‌خواندند، ایستادگی می‌کردند. یکی از قدیمی‌ترین اسناد آن، شاید کتیبه بیستون باشد؛ جایی که داریوش هخامنشی، خراسان را با نام «پارت»، یکی از ایالاتی می‌نامد که از او روی گرداند و شورید. اگر فرضیه کودتای داریوش را بپذیریم، این از اولین مقاومت‌های ثبت شده در تاریخ خراسان بزرگ است.

قرون اولیه اسلامی

در دوره اسلامی خراسان برخلاف قادسیه و نهاوند در غرب ایران، مقاومت نکرد. مسلمانان سال ۳۰ هجری قمری از جنوب خراسان و طبسین گذشتند و خیلی زود بر خراسان مسلط شدند. بعد‌ها خراسان، تجلیگاه مقاومت درقالب جنبش‌های فرقه‌ای گوناگون علیه بنی امیه یا جنبش‌های شیعی بود، آن چنان که مقاومت هیچ خطه از ایران، دربرابر امویان مانند خراسان، کارساز نبود. پس از آن نیز نمود همین مقاومت‌ها دربرابر عباسیان را می‌توان در جنبش‌های مختلف در خراسان مشاهده کرد.

در ادامه طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و... از حکومت‌هایی بودند که تا پیش از هجوم مغول بر خراسان حکم می‌راندند. در این دوره اوضاع گاه بسامان و گاه نابسامان خراسان، وضع پیچیده‌ای بر این منطقه حاکم کرده بود. یعقوبی، تاریخ نگار قرن سوم هجری‌قمری، موقعیت بی دفاع خراسان را با بغداد محصورمانده از هر سو مقایسه می‌کند و می‌نویسد که خراسان مانند خطی دفاعی به درون سرزمین‌های شرق امتداد می‌یابد که دشمنان بی رحم و متجاوزان جنگجو از هر سو آن را احاطه کرده اند. پس مقاومت گاه وبیگاه نیز در این دوران دور از ذهن نیست؛ اما تا زمان هجوم مغول صورتی کم رنگ داشته است.

در چنگ چنگیز مغول

حمله ایلغار مغول، از هولناک‌ترین حمله‌ها به خراسان در دوران اسلامی است که چهره اجتماعی و سیاسی ایران را بین آبادی و خرابی شهر‌ها دگرگون کرد. در واقع پس از حادثه «اترار» در سال ۶۱۶ هجری قمری و کشته شدن فرستادگان مغول، مردم و حاکم اترار در برابر حمله مغول مقاومت کردند، اما این دیری نپایید. پس از آن مغولان با حیله گری تا بخارا، مردم را از ایستادگی بازداشتند؛ ولی مردم بخارا و عالم مشهور آن سامان، رکن الدین‌امام زاده، مقاومت کردند که اگرچه سیل هجوم مغولان به هیچ کدامشان امان نداد امات ایستادگی‌شان جاودانه شد.

به شهادت تاریخ، از شهر‌های دیگر ماوراءالنهر که ستاره مقاومت بر آسمانش نورانی‌است، سقناق در کنار سیحون بوده که نمود مقاومت مردمش در کشتن فرزند چنگیز پیداست؛ سمرقند و خوارزم هم از شهر‌های پایمرد در ایستادگی مقابل هجوم مغول بوده که رد شهادتشان سرخ است.

در خراسان هم ورق برنگشت و مانند شهر‌های ماوراءالنهر پایداری ادامه داشت، اما سپاه تا بن دندان مسلح مغول به قصد گرفتن خوارزمشاه آمده بود و هر مقاومتی را درهم می‌شکست. در بلخ و مرو و هرات ایستادگی‌های جسته گریخته کم نبود، ولی ظاهرا یکدست نبودن مقاومت کنندگان گران تمام شد. حتی در نیشابور هم که مقاومت پرزورتر بود، کشته شدن داماد چنگیز، خوی خشونت مغولان را دوچندان کرد و ایستادگی ثمر نداد و سپاه مغول برای جلوگیری از شورش دوباره مقاومت کنندگان، سر‌های آنان را از بدنشان جدا کرد و به این صورت نیشابور سال ۶۱۸ هجری قمری سقوط کرد.

سنت تاریخ نگاری آن زمان، سهم مردم را در مقاومت کم رنگ می‌کرد؛ ولی شمار زیاد کشته شدگان نشان می‌دهد که مردم هم در میان کارزار بوده اند. مقاومت مردم هم بیشتر به همت حاکمان محلی و رهبران دینی بود، اما زمان این پایداری‌ها بسته به جمعیت و استحکامات شهر متفاوت بوده است.

آشوب هلاکویی، هنگامه چنگیزی

دیگر حمله مغولان به رهبری هلاکو هم به روال چنگیز روی داد که به تأسیس حکومت ایلخانیان انجامید. هلاکو سال ۶۵۳ هجری قمری وارد خراسان شد. در اواخر دوره ایلخانی، ظلم و بی عدالتی آنان از حد گذشته بود و همین، زمینه ظهور یکی از مقاومت‌های معروف خراسان به نام سربه داران شد. در سبزوار دعوت شیخ خلیفه و شاگردش، شیخ حسن جوری، دعوتی شیعی بر ضد ظلم و بی عدالتی آن زمان بود که به سرعت توسعه یافت. مردم تحت تأثیر این دو، پنج مأمور مالیاتی مغول را به دلیل درخواست نامطلوبشان کشتند و این سرآغاز نهضتشان شد.

عصر ملوک صفوی زان بتر

هجوم ازبک‌ها و مقامت خراسانی‌ها در برابرشان بخش دیگری از تاریخ مقاومت این خطه است. مردم خراسان بسیار در برابر آن‌ها مقاومت کردند؛ اما درنهایت گاه شهر در تصرف ازبک‌ها و گاه صفویان بود. در پی حمله ازبک‌ها حرم امام رضا (ع) و شهرچندباری غارت و کتاب‌های زیادی نابود شد، اما همت مردم سبب شد تا شهر به آن‌ها واگذار نشود. این قوم در شهر‌های دیگر خراسان ازجمله هرات و قوچان و نیشابور هم کم خرابی به بار نیاوردند. ناگفته نماند درگیری با ازبکان و مقاومت مردم خراسان که چندان حمایت حکومت را نداشتند، از دوره تیموری آغاز شده بود و در سراسر دوره صفوی و حتی تا دوره افشاری ادامه داشت.

ندیدم خیری از شاهان قاجار

خراسان در دوران قاجار هم کم سختی نکشید و مردمش طبق همان خوی کهنه در برابر هرگونه ظلمی ایستادگی کردند؛ همراهی با نهضت تحریم تنباکو، قیام نان در دوران قحطی خراسان، مقاومت در برابر تهاجم روس‌ها و قیام کلنل پسیان مشتی است از نمونه این خروار.

قیام تنباکو که به رهبری روحانیت و در رأس آن‌ها میرزای شیرازی رخ داد، رویدادی بی سابقه بود که جرقه آتش آن در مشهد گر گرفت و سبب شد، برای نخستین بار حاکم مستبد قاجار به جای سرکوب ایستادگی به خواسته مردم تن دهد. ماجرا از این قرار است که پس از غائله تحریم تنباکو در مشهد شاهد شورش مردم علیه این قرارداد و بحران پنج روزه هستیم.

مؤلف «تاریخ انحصار دخانیات»، اوضاع خراسان را در این سال با توجه به مسائل مربوط به انگلستان و تنباکو تشریح کرده و نوشته است: «در سرحد خراسان مستأجر تنباکو را واداشته که همچو بنای عظیمی به اسم محل تنباکو در نقطه باغ ایلخانی که مشرف بر تمام ارگ و شهر و سایر نقاط این شهر است بنماید... تمام این مخارج گزاف از مالک مملکت آن‌ها است والا تاجر را چه کار به هفت کرور یا دوازده کرور مخارج اجاره داری که می‌تواند اصل مایه خود را از این فقرای اهالی ایران دریافت سازد.

در آن ایام ریاست شعبه رژی در مشهد با شخصی به نام دانیال بود. بنا به قولی، مقصود دولت انگلیس از قرارداد تالبوت این بود که بدین وسیله آلودگی کامل در ایران داشته باشند. هم دخلی برده باشند و نفوذ گماشتگان پلتیکی آن ها، در تمام نقاط آسان شود، عجیب اینکه هرکس گرفتار به اعمال قبیحه دیگر از قبیل شرب خمر و تریاک و چرس و بنگ و نشئه‌جات غیر معروف هم عادی بود و حرمت قلیان و سیگار را قبول کرده، ابدا استعمال نمی‌کرد و دخانیات در ایران منسوخ شد، به طوری که مستأجرین و مأمورین رژی انگلیس متحیر ماندند و درصدد چاره برآمدند.»

هیجان عمومی این مقاومت، نخست در روز اول ربیع الاول ۱۳۰۹ مشهد را فراگرفت. در بعداز ظهر همین روز، گروهی از طلاب مدرسه بالاسر و پایین پا، که شمار آنان را چهل پنجاه نفر نوشته اند، به طرف صاحبان دکان‌هایی که حاضر به بستن مغازه‌های خود نشده بودند، حرکت کردند تا این اشخاص را وادار به تعطیلی مغازه‌های خود کنند.

به دنبال این حرکت، فورا بیگلر بیگی و کلانتر و داروغه مشهد، مصمم به مقابله با طلاب شدند و نیرو‌های خود را برای مقابله با این عده روانه بالاخیابان کردند. مأموران حکومت موفق به متفرق کردن طلاب و مردمی که در کنار آن‌ها بودند، شدند؛ بنابراین ناصرالدین شاه تلگرافی به صاحب دیوان (حکمران خراسان) مخابره کرد که فروشندگان تنباکو را که در حرم جمع شده بودند را متفرق سازد و دستور داد: «اگر آنان فورا دنبال کارشان نروند و دست از این مزخرفات نکشند، بایستی تمام سواره نظام و پیاده نظام خراسان را همراه با سوران شجاع الدوله و زعفرانلو به مشهد فراخوانید و تمام شورشیان را بدون استثناء دستگیر کنید و صد نفر از آنان را به توپ بسته و پدرشان را درآورید.»

این تهدید در ادامه، اما کارساز نشد و مقاومت و پایداری مردم مشهد شاه را ناچار به لغو امتیاز تنباکو در مشهد کرد. بارقه‌های این مقاومت از مرز این شهر گذشت و فصلی تازه را در مقاومت ایرانیان آن روزگار آغاز کرد.

دوران حکومت مؤیدالدوله بر خراسان هم دوره تاریکی است. او که با ناصرالدین شاه نسبت خانوادگی داشت، به رسم آن زمان با تقدیم پیشکشی به سلطان صاحب قران حکومت خراسان را به دست آورد. بی رحمی او به حدی بود که در بدو ورودش به مشهد، برای نمایش اقتدارش چند بی گناه را در ملأعام اعدام کرد. حتی پس از زلزله قوچان هم به جای کمک به مردم آن سامان با خدم وحشم به قوچان رفت و گفت از برکت وجود اوست که برخی خانه‌ها سالم مانده اند. بی شرمی او باز هم از حد گذشت و دستور داد از هر خانه‌ای که آسیب ندیده است، ۵ تومان به عنوان حق برکت وجود مبارک عوارض بگیرند.

احتکار گندم در سال قحط نان و خشک سالی هم بی چشم ورویی این والی خراسان را نشان می‌داد. این وقایع حول وحوش سال ۱۳۱۲ هجری قمری روی داد و صبر خراسانی‌ها را لبریز کرد و آن قدر قیام‌های پراکنده علیه او زیاد شد که شاه او را برکنار کرد، البته پس از آنکه شهر را آشوب گرفته بود و مردم انبار گندم احتکاری را غارت کردند.
کلنل پسیان نیز نمونه دیگری از مقاومت در برابر زورگویی‌های حاکمان مستبد است. پسیان که اقدامات عام‌المنفعه فراوانی در خراسان انجام داد، در نهایت در سال ۱۳۰۰ هجری‌خورشیدی در قوچان کشته شد تا نمادی از وطن‌پرستی و مقاومت را در تاریخ خراسان جاودان کند.

توپ ویرانگر روس است که افکنده شرر

چند سال پس از مشروطه و زمان حضور روس‌ها در خراسان، کنسولگری روس به همه اتباعش خبر داد عصر ۱۰ فروردین ۱۲۹۱ خورشیدی از منازلشان خارج نشوند که آستانه مبارکه به توپ بسته خواهد شد. این حمله پیرو اولتیماتوم روس برای برکناری شوستر بود. پیش‌تر مقاومت‌های پراکنده در شهر در برابر روس‌ها زیاد شده بود و همین بهانه‌ای برای حمله به حرم شد. موعد فرارسید و صدای گلوله باران روس‌ها در حرم پیچید، گنبد مطهر آسیب دید و مردم یکی یکی در اطراف حرم به ضرب گلوله‌های روسی و آتش فشانی توپ هایشان به زمین افتادند. روس‌ها که چند سالی پیش از این نیز مجلس را به توپ بسته بودند، به درون حرم رفتند.
در مقاومت مردم، چند سرباز روس هم کشته شدند. ملک الشعرای بهار در قصیده‌ای به این واقعه پرداخته است.

بنابر گزارش منابع تاریخی، زد و خورد بین شورشیان به رهبری یوسف خان هراتی و نیرو‌های دولتی در اوایل فروردین ۱۲۹۱ خورشیدی برابر با ربیع الثانی ۱۳۳۰ هجری قمری شدت می‌گیرد، به طوری که عده‌ای از مردم بی گناه شهید می‌شوند. ناامنی‌ها موجب شورش داخلی شده که درنهایت با فشار روس ها، رکن الدوله، استاندار خراسان، استعفا می‌کند و روس‌ها کنترل شهر را در دست می‌گیرند و برای بازگرداندن امنیت، با قیام کنندگان، مذاکراتی صورت می‌گیرد که نتیجه بخش نیست.

روز شنبه، ۱۰ ربیع الثانی ۱۳۳۰، مردم مشهد، حیران، هراسان و سرگردان بودند که ناگهان دوساعت به غروب آفتاب مانده، صدای غرش توپ و آواز تفنگ از داخل و خارج شهر بلند شد. روس‌ها در هرثانیه، صد گلوله توپ و تفنگ از چهار جانب شلیک می‌کردند. تا نیم ساعت از شب رفته، روس‌ها پی در پی توپ و تفنگ شلیک می‌کردند و به اطراف صحن حرم و مسجد، مردم زائر و مجاورزیر رگبار گلوله‌ها، چون لاله‌های سرخ افتادند.

در این وقت، روس‌ها میان روضه مطهره، گلوله می‌انداختند که به قسمی از خارج و داخل حرم شلیک می‌شد که اشخاص بی گناه نتوانستند میان حرم بمانند؛ بعضی به رواق‌های حرم، توحیدخانه، دارالسعاده و دیگر رواق‌ها پناهنده شدند.

در خود حرم، روس‌ها چند تن را شهید کردند. صدای «الامان، الامان» میان تاریکی از زوار و مجاور بلند شد.
در این تهاجم، روس‌ها حدود هزارو ۵۰۰ زن و مرد را در حرم پس از تفتیش دستگیر کردند.
روز یکشنبه، ۱۱ ربیع الثانی ۱۳۳۰، عکاس روس، عکس همه کشتگان را برداشت. عصر همین روز، اسرا را مرخص کردند. شیخ حسین اولیا بافقی که در آن ایام، طلبه یکی از مدارس علمه مشهد بوده است، دیده‌ها و شنید ه‌های خود درباره بمباران حرم را نوشته و تعداد کشته شدگان را صدنفر تخمین زده است.

واقعه مسجد گوهرشاد

ایستادگی مردم خراسان به بحران‌های قاجاریان و زمان مشروطه خلاصه نمی‌شود؛ پس از آن هم می‌توان این پایداری‌ها را در غائله مسجد گوهرشاد و مبارزات مردمی برای پیروزی انقلاب اسلامی دید. قیام مسجد گوهرشاد ۱۸ تا ۲۲تیر۱۳۱۴، در اعتراض به قانون تغییر لباس حکومت پهلوی و اعتراض به اجباری شدن کلاه شاپو و درپی حصر آیت ا... سیدحسین قمی صورت گرفت. رژیم پهلوی درنهایت این قیام را به شدت سرکوب کرد و عده‌ای زیاد را به خاک و خون کشید.

واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر به یک رویداد پراهمیت سیاسی اعتقادی تبدیل شد و در حافظه تاریخی مردم ایران چنان جای گرفت که حدود چهاردهه بعد، به مثابه یکی از ارجاعات تاریخی انقلاب اسلامی مطرح می‌شد. این رویارویی خونین روحانیون و مردم با حکومت وقت، شکافی عمیق بین مردم و نظام استبداد رضاخانی ایجاد کرد. در ادامه در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی هم مردم مشهد پایمردی‌هایی داشتند و نقش پررنگی در پیروزی انقلاب بازی کردند. همین خوی مقاومت و ظلم ستیزی مردم خراسان در دوران دفاع مقدس علیه رژیم بعث عراق هم نمایان بود و گردان‌های خراسان شهدای بی‌شماری تقدیم اسلام کردند و سرفراز مقاومت شدند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->